سلامم را تو...پاسخگوی...
سلامم را تو پاسخ گوی با آنچه تو را دادم
كه اينجا آدمك بسيار اما باز
تويی در شهر خاموشی
همه معنای فريادم
سلامم را تو پاسخ گوي با لبخند بی تزوير
بپرس احوال تنهايی من را
حال اينجايم
مپرس از اتفاق ياُس فرداها
مگو با ما چه خواهد كرد اين تقدير
سلامم را تو پاسخ گوی ای دنيای پاكی ها
غبارم من ، تو باران باش
جدايم كن ز اين و آن
رها از منت بی مهر خاكی ها
سلام من صدای وسعت تنهايی ام
از انتهای غربتم در شب
سلام من همان اميد تا صبح است
سلامم را تو پاسخ گوی
گر دست تمنای مرا خواهی كه نگذاری
اگر خواهی كه ننشينم تك و تنها
در اين اندوه و حسرت های تكراری
سلامم را تو پاسخ گوی ...
كه اينجا آدمك بسيار اما باز
تويی در شهر خاموشی
همه معنای فريادم
سلامم را تو پاسخ گوي با لبخند بی تزوير
بپرس احوال تنهايی من را
حال اينجايم
مپرس از اتفاق ياُس فرداها
مگو با ما چه خواهد كرد اين تقدير
سلامم را تو پاسخ گوی ای دنيای پاكی ها
غبارم من ، تو باران باش
جدايم كن ز اين و آن
رها از منت بی مهر خاكی ها
سلام من صدای وسعت تنهايی ام
از انتهای غربتم در شب
سلام من همان اميد تا صبح است
سلامم را تو پاسخ گوی
گر دست تمنای مرا خواهی كه نگذاری
اگر خواهی كه ننشينم تك و تنها
در اين اندوه و حسرت های تكراری
سلامم را تو پاسخ گوی ...
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۵ ساعت 10:28 AM توسط زهرا صهبا
|