نیمه شعبان شد...باز داستان داریم ما...اززززون داستانا !!!

مگه چیه ؟ عیده دیگه...

البته نه ازون عیدا...این یه عید دیگه س...

میلاد باسعادت حضرت مهدی(عج) رو به همگی تبریک میگم...

ازون جایی که توی هر عیدی فقط کافیه برین بیرون...تا انواع کمبود های بدنی تون از جمله : کمبود ویتامین ، کمبود شربت خون ، کمبود کیک و شیرینی خون و ... رفع و رجوع بشه ... دیگه به ارائه راه حل برای این قبیل مسائل نمی پردازیم!

ولی... لازمه یه چیزی رو گوشزد کنم... عزیزان دل خواهر!!! شما باید پاتونو از خونه بذارین بیرون تا شربت و شیرینی بهتون بدن دیگه؟... خب حالا چجوری پا بیرون بذارین؟ آها... حالا گوش کن...اینجا میخوام ازززززون راه حلا بدما!!!

1.در این مرحله لازم است افراد منزل رو علیه پدر فلک زده بشورانید تا همه با هم داد بزنین: بابا ما بیرون میخوایم یالا! ما بیرون می خوایم یالا! پدر بیچاره اگه حال داشته باشه ... اهل و عیال رو اهل بیت رو به همراه یک، دو جین فامیلای زن عیال بر میداره و سوار پراید قسطی و کوچیکش میکنه و راهی امام زاده صالح یا جمکران یا هر امام زاده ی دیگه ای میشه! این از این! (برای پدرای حرف گوش کن!)

2.اگر پدر شما ازون دسته پدرای بیحال و حرف گوش نکن بود...میتونین این جمله رو به مادرتون بگین : مامان! ببین بابارو!!! گرفته خوابیده! مثلا عیده! اگه نمیاد بگو سویچ رو بده خودم میبرمتون بیرون! در این لحظه شما مادر گرامی رو به نحو احسن تیر نموده و ایشان هم با یک جیغ بسیار بسیار کوتاه بر سر پدر سویچ را از ایشان گرفته و تقدیم شما می نمایند! با کمال احترامات!!!

3.اما... اگر شما ازون دسته جوون هایی هستین که نه پدرتون حال داره و نه مادرتون ، مجبور میشین خودتون تکی ...تنهایی ... پاشین برین بیرون! اگرچه که خیلی حال نمیده ولی خب هر روزم که کیک و شیرینی و شربت مفتی پخش نمیکنن که! در این موقع شما احتمالا برای رسیدن به یه میدونگاه پر و پیمون باید سوار یک یا دو عدد مترو یا همون قطار شهری شوید و احتمالا خوندن این شعر واستون جالب خواهد بود :

او شد از گرد راه پیدا تر

ما هم ازین طرف مهیا تر

تا که در ایستگاه مکثی کرد

حمله کردیم ناشکیباتر

شست پایم به زیر پا له شد

دنده ها وضعشان غم افزا تر

خورد آرنج یک نفر محکم

بر سرم از کلنگ کاراتر

لوله ای توی چشم معیوبم

رفت و شد پاک نامداواتر

هرکه هل داد ، صندلی بگرفت

هرکه شل تر, چوبنده سر پا تر

میله ها ، دستگیره ها پر شد

دست من از همیشه بی جا تر

غول مردی خشن ، پرس فرمود

بنده را از کمر به بالاتر

پیچ خوردم به سمت پیری که

لاغر اندام بود و آقا تر

گفت ایشان به لهجه ای شیرین

ای بمیری...برو خو اولاتر...

میشد آن جا خرید اسکاچ و

کیسه حمام های اعلا تر

یک جوان ساز میزد و میخواند

سبک ایرج ولی بد اجرا تر

ناگهان رفت برق واگن ها

لحظه ها شد قشنگ و زیباتر

چون که یک جیب بر کنارم بود

جیبم از پول شد مبراتر

آمد از سمت بانوان جیغی

آن هم از هرچه جیغ قراتر

در ته سینه ها نفس ها حبس

ترس در چهره ها هویدا تر

ایستگاه خزانه شد اعلام

از صدای قمر خوش آوا تر

رفتم از بین جمعیت بیرون

کرگدن وار و صف شکافا تر

آن هلوی چهل دقیقه ی پیش

شده بود از لولو بد اجزا تر

می روم باشگاهی از فردا

تا شوم از لودر تواناتر

مترو اندام گنده می خواهد

مثل یک غول یا هیولاتر !

 ((مصطفی مشایخی))

بله! این هم از مصائب یک روز عید! خووووووووووووش بگذره!!!

...که برمیگردم...

به شب و پنجره بسپار که بر میگردم

عشق را زنده نگه دار که برمی گردم

بس کن این سرزنش (( رفتی و بد کردی)) را

دست ازین خاطره بردار که برمیگردم

دو سه روزی هم –اگر چند- تحمل سخت است

تکیه کن بر تن دیوار که برمیگردم

بین ما پیش ترک هر سخنی بود گذشت

عاشقت میشوم اینبار که برمیگردم

گفته بودی دو سحر چشم به راهم بودی

به همان دیده ی بیدار که برمیگردم

پرده ی تیره ی آن پنجره ها را بردار

روی رف آیینه بگذار که برمی گردم

پشت در را اگر انداخته ای حرفی نیست

به شب و پنجره بسپار که بر میگردم

((امید مهدی نژاد))

روز جوونی...

روز میلاد حضرت علی اکبر پیشاپیش مبارک...

همینطور روز جوان و جوانی...

این روز رو به همه جوونا تبریک میگم... من خودم هنوز جوون نیستم... ولی دلم جوونه!!! 7 تا نکته هست که لذت این روز رو چند برابر بیشتر میکنه! ازون جا که هیچ کس هیچ برنامه ای واسه این روز تدارک ندیده من خودم چندتا نکته عرض میکنم که " حالی به هولی":

1.این روز به هیچ عنوان طرف تلوزیون نرید چون پشیمونی به بار میاره! هیچی که نداره یه طرف... کلی برنامه مزخرف دیگه ام پخش میکنه که حالتونو اساسی میگیره! پس دورشو یه خیط کنده بکشین با قرمز!!!

.2 خودتون پاشین... چندتا از دوستاتونو دعوت کنین برین بیرون... یه چیزی مهمونشون کنین ( واسه جوون مردا) یا یه چیزی مهمونتون کنن ( واسه آویزونا) ... در کل خوش بگذرونین... (گزینه دوم توصیه میشود!)

3.توی خونه دس به سیاه و سفید نزنین! ( هرچند قبل ازین هم نمیزدین ولی این دفعه حداقل دلیل دارین!) نون نگیرید... ظرف نشورید...تخمه رو بخورید و پوستشو بریزید توی خونه! عزیزان من این روز روز شماست! خوش باشید!

4.اگه اهل خانواده هیچکدوم یادشون نبود که روز جوونه...خب خودتون یکسره گوشزد کنین... ویاد آوری کنین توی این روز باید کادویی چیزی بگیرن و هدیه بدن...اگه کارساز نبود ...زدن به سیم آخر توصیه اکید می شود!

5.به لیست مخاطبین گوشیتون نگا بندازین...هرکس بهتون پیام تبریک نداده بود... واسش پیام بدین که : فلانی ... روزم مبارک!!! اگه طرف چند دقیقه بعد بهتون زنگ نزد تبریک بگه من اسممو عوض میکنم!!!

6.این روز رو به پدرا و مادراتونم تبریک بگین... اثرش خیلی نافعه! همچین ححححححااااااااااااااالللللللللللللللللللل می کنن که نگو...اگه گفتن : نه دیگه ما که پیر شدیم... بگین... عزیز دلم... فدات ... هرکی تو رو دیده به من گفته مامانت/ بابات اصلا بهش نمیاد همچین بچه بزرگی داشته باشه!!! اینو که بگی ... تا آخر شب سر دماغن و چه بسا سویچ ماشین هم دو دستی تقدیمتون کنن و بگن برو یه حالی بکن جوون!!!


7.در این روز همچنین می تونین هرگونه مرضی که دارین به خواهر برادرای کوچکتر از خودتون بریزین و تا اونا مقابله به مثل کردن... همچی عین هون شیش تیر صداتون دربیاد که : مامان ببین اینو! امروز هم که روز منه ... میخواد بهم زهر کنه! بعد طی مدتی که مادر گرامی مشغول دعوا ایضا کتک زدن و تنبیه بدنی برادر یا خواهر کوچکتره... شما یک گوشه دنج بشینید و با نیشخندی نااااااااااااز این صحنه مفرح و جذابو تماشا بکنین!!! ( دانشمندا اثبات کردن دیدن این صحنه ها 50 برابر شادی بخش تر از قرص های روان گردانه!)


و این بود نکاتی نغز برای خوش گذراندن روز جوان!!!